loading...
.
ع.نعمتی بازدید : 21 سه شنبه 26 دی 1391 نظرات (2)

 

یکم بهش از دور نگاه کنید...عینکت را بردار...می دونی با این ظاهر ساده اش چه استرسی به ما وارد می کنه؟ چه فکرا باید بکنیم تا بیاد و بره؟ دقت کردی تو تاکسی  وقتی با دوستتبا هم مقصد تون یک جاست از همون ثانیه اول فکر ثانیه آخری؟ کخ چطور حساب کنی که نه سیخ بسوزه نه کباب....وا مصیبتا تو کافی شاپ یا رستوران همه دستها رو کیف ولی کسی جلو نمیشه با استرس کم کم میرن جلو...خیلی از جاها تو چنگال این عادت نا مناسب گیر افتادیم...بعضی وقت ها ضرر کردیم و برا اینکه دل خودمون را از این که هست ریشتر نکنیم با گفتن بی خیالش و ولش کن سعی کردیم رهایش کنیم....

یعنی تعارف توی خون ماست اگر اینطوره که بیخیالش میشم دیگه نمیشه کاریش کرد...شاید هم ریشه تو یک سری عادت های و خلقیات دیگه ما دارد مثل ریا کاری....رو راست باشیم...

اما طنز ماجرا از اونجا شروع میشه که همه دوس داریم این عادت را بزاریم کنار ولی  پیش خودمون می گیم چرا از ما شروع بشه؟ (همه بگن بی ادبه)

بجای یک نه گفتن ساده که خودش کلید حل خیلی از مشکلات ببین با تعارف با کجاها کشیده می شویم یکی بجای اینکه نه بگه میره معتاد میشه..... یکی ازدواج نا مناسب می کنه....رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی چند روز قبل دنبال علل این رفتار رانندگان می گشت... می گفت باید محققان بررسی کنند که کمیت این حوادث از کجا می لنگه...پیش  خودم گفتم  جناب سردار اموزش یعنی سرمایه گذاری بیا از همین حالا تعارف را آموزش نده... بفرما بفرما یعنی چی نصف شب همه اهل خانواده خوابند اونوقت شما میخای از جلو دوستت محترم و با ادب در بیای دعوت می کنی خونه....انتظار هم نداری که بیاد...

من که تصمیم دارم باهاش مبارزه جدی را آغاز کنم تا می تونم روراست باشم حرف را بی تعارف بزنیم...این از اون دست ضرب المثلهای است که بکار میاد....یک نه صد آسایش

 

نمی دونم نظر شما چیه؟

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 15
  • بازدید سال : 17
  • بازدید کلی : 792